الحقُ مَعَکم و فیکُم و مِنکُم و إلیکُم و أنتُم أهلُهُ و مَعدِنُه

سیری در سیره اهل بیت(علیهم السلام)
مشخصات بلاگ
الحقُ مَعَکم و فیکُم و مِنکُم و إلیکُم و أنتُم أهلُهُ و مَعدِنُه

e-Bagher (1).jpg

امام محمد بن علی بن الحسین(علیه السلام)، با کنیه ی ابوجعفر و لقبهای باقر، هادی، شاکر، امین، صابر، و شبیه، پنجمین امام شیعیان، و نسبتش از هر دو سوی علوی و فاطمی است. مادرش فاطمه زنی ممتاز بود که به فرموده امام صادق(علیه السلام)، در آل حسن نظیر نداشت.1 وی در سال 57ق، در مدینه زاده شد. در مورد روز ولادت و روز و ماه شهادت و به تبع آن در مورد سن آن حضرت، اختلاف نظر وجود دارد. مشهور ترین قولها این است که حضرت در روز جمعه، نخشتین روز ماه رجب زاده شده است و در روز هفتم ذی الحجه سال 114ق، در 57 سالگی به شهادت رسید.2

امام باقر(علیه السلام) حدود چهار سال از دوران امامت جدش حسین بن علی(علیه السلام) و حدود 37 سال دوران امامت پدر بزرگوارش را درک کرد. دوران زندگی او با حکمرانی ده تن از خلفای اموی، از معاویه تا هشام مقارن بود و مدت 19 ساله امامتشان، با پنج خلیفه اموی از ولید تا هشام معاصر بود. ایشان در تمام طول عمر شریفشان در مدینه ساکن بودند و تنها یک مرتبه به شام سفر کردند.

در ادامه به ذکر ویژگی های مهم زندگی امام باقر(علیه السلام) از منظر رهبر معظم انقلاب خواهیم پرداخت:

1ـ دوران امام باقر(علیه السلام)، دوران سازندگی تشکیلات حزبی

کار دیگری در زندگی امام باقر(علیه السلام) هست که آن عبارت است از تشکل. یعنی چه؟ یعنی این که معارف را، همین تغییر فرهنگی و مبارزه فرهنگی را یک وقت انسان همینجور پرتاب می کند در میان جامعه، خب مثل بذری است که انسان بی حساب آن بذر را بریزد توی یک سرزمینی. خب یک بذر سبز خواهد شد، یکی از بین خواهد رفت، یکی بعد از سبز شدن خشک خواهد شد، یکی بعد از سبز شدن لگدمال خواهد شد از بین خواهد رفت، خیلی مثمر ثمر نیست این جور بذر پاشیدن یک وقت نه، آن باغبان ماهر آن زراعت گر چیره دست و عاقل علاوه بر این که بذر را می پاشد آن را حفظ هم می کند حفظ او به چیست؟ به این است که یک عده ای را بگمارند، افرادی را مامور کنند در سرتاسر دنیای اسلام برای این که آن کسانی که تحت تاثیر این تبلیغات و تعلیمات عالیه قرار می گیرند، اینها اشکالاتشان را با آنها بر طرف کنند و مطرح کنند: معرفت بیشتری پیدا کند تحت تاثیر القائات دشمن قرار نگیرد، اشتباه نکنند، پیوستگی شان را با همدیگر حفظ کنند خلاصه یک تضمین کافی برای سبز شدن این بذرهای سالم در آن سرزمین آماده و مستعد بوجود آوردن.

یکی از کارهای امام باقر(علیه السلام) همین بود، که کسانی را از شاگردان خود و از دوستان خود تربیت کند، بالا بیاورد و به صورت اختصاصی آنها را مورد توجه قرار بدهدـ شاگردان ویژه آن حضرت ـ بعد آنها را به همدیگر وصل کند و در سرتاسر دنیای اسلام آنها را به عنوان یک قطبی، یک رکنی، به عنوان وکیل خود نایب خود بگذارند که آنها کار آن حضرت را دنبال کنند و ادامه تبلیغات و تعلیمالت آن حضرت را به گردن بگیرند و به عهده بگیرند. این سازماندهی پنهانی امام باقر(علیه السلام) بود، که از زمان قبل از امام باقر شروع شده بود، اما در زمان آن حضرت یک هیجان بیشتری پیدا کرد و البته در زمان امام صادق(علیه السلام) و امام موسی بن جعفر(علیه السلام) به اوج خودش رسید: این هم کار دیگر بود، که کاری بود بسیار خطرناک. 3

2ـ مبارزه با تحریف در معارف اسلامی و احکام

یعنی چه مبارزه با تحریف؟ مقصود از مبارزه با تحریف این است که دین مقدس اسلام اساساً با معارف و احکامی که دارد و با آیات قرآن برای جامعه ی اسلامی یک خصوصیاتی را و شرایطی را مقرر کرده، بلکه برای دنیای انسانی و زندگی بشر که اگر مردمی آن معارف را بدانند و به آن پایبند باشند ممکن نیست در جامعه ای که به نام اسلامی وجود دارد، و بعضی چیزها را تحمل کنند. مثلاً حکومت ستمگران را، یا حکومت فساق و فجار را، یا حکومت از دین بی خبر ها را تحمل نمی کنند و تبعیض را و تقسیم غیر عادلانه ثروت در جامعه را قهرآً تحمل نمی کنند و بسیاری از این فساد هایی که در جوامع اسلامی هست، این با احکام اسلامی و با نظام اسلامی سازگار نیست.

بعضی از سلاطین و زمامدارانی که به عنوان خلافت پیغمبر بر سرکار آمدند ـ مثل بنی امیه و مروانی ها ـ اینها به هیچ وجه شایسته آن نبودند که بر جامعه اسلامی حکومت کنند و در دوران زمامداری خودشان انواع فسق و ظلم و فساد و تبعیض و جهل و خلاصه انحراف های گوناگون وجود داشت. اگر قرار بود احکام اسلامی و آیات قرآنی همانطوری که هست، برای مردم تبیین بشود، امکان ادامه حکومت و زمامداری و قبضه کردن قدرت برای اینها نبود؛ این بود که دست به تحریف می زدند حالا تحریف را هم از چندین راه انجام می دادند.

یکی اش این بود که بعضی از فقها و علما و محدثین و قراء و چهره های موجه و اینها را می فریفتند و در کنار خود نگاه می داشتند، و به آنها پول می دادند یا آنها را می ترساندند. بعضی را با طمع، بعضی را با ترس وادار می کردند که همان چیزی را که مورد علاقه آنهاست در بین مردم ترویج کنند. لذا شما اگر به تاریخ یکی دو قرن اول اسلام نگاه کنید، یک منظره ی عجیبی می بینید؛ اینقدر چهره معروف قدس و تقوا و علم، انسان می بیند که اینها در خدمت حکام و زمامداران جور بودند و یک احکام عجیب و غریبی را به نام اسلام اینها به خورد مردم دادند....حالا ائمه می خواهند حومت اسلامی درست را بر سر پا کنند؛ می خواهند نظام علوی را برقرار بکنند، چه باید بکنند؟ اولین کار این است که ذهنیت مردم را عوض کنند؛ فرهنگ به اصطلاح اسلامی ضد اسلامی را که در ذهن مردم رسوخ کرده، از آنها بگیرند و جای ان را با فرهنگ خوبی و صحیحی و قرآن حقیقی و توحید واقعی جایگزین کنند؛ این همان مبارزه فرهنگی است. پس مبارزه فرهنگی فقط نشستن و از احکام اسلام چیزهایی را بیان کردن بدون یک جهت گیری، بدون یک سمت گیری انقلابی و مبارزی نیست، این مبارزه نیست بلکه مبارزه فرهنگی این است که سعی کنند ذهنیت مردم را و فرهنگ حاکم بر ذهنهای مردم را عوض کنند، تا راه را برای حکومت الهی هموار کنند و راه را بر حکومت طاغوتی و شیطانی ببندند و امام باقر(علیه السلام) این کار را شروع کرد باقر العلم الاولین یعنی این. حضرت شکافنده ی حقایق قرآنی و دانش های اسلامی بود و واقعاً قران را برای مردم تبیین می کرد.4

 

منابع:

1.       کافی، ج1، ص469.

2.       الارشاد، ج2، ص158.

3.       رج: انسان 250 ساله، ص 235 ـ 236.

4.       رج: انسان 250 ساله، ص 232 ـ 234.

  • سجاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی