روایت اول:
امام علی (علیه السلام) فرمود: من و فاطمه و حسن و حسین، در محضر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بودیم که رو به ما کرد و گریست. گفتم: ای پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) چرا گریه می کنی؟
فرمود: می گریم برای ضربت خوردن سر تو و سیلی خوردن فاطمه و فرو رفتن نیزه در ران حسن و زهری که به او خورانده می شود و [نیز برای] کشته شدن حسین.
در این هنگام، اهل خانه همگی گریستند.(امالی صدوق، ح208)
روایت دوم:
به نقل از عبد الله بن میمون، از امام صادق(علیه السلام) از پدرش از پدرانش، امیرالمومنین(علیه السلام) با جمعی از اصحابش از کربلا گذر کرد و وقتی از آنجا گذشت، چشمانش گریان گشت. آن گاه فرمود: " این جا، محل خوابیدن شترانشان است و این جا، جای اثاثیه کاروانسان است و این جاست که خونشان ریخته می شود. خوشا به حال تو ای خاک! بر این خاک، خون های دوستان ریخته می شود."(کامل الزیارات، ح 685)
روایت سوم:
به نقل از ابن عباس: وقتی حسین بن علی(علیه السلام) زاده شد.... جبرئیل بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و به ایشان تهنیت گفت و ایشان را دلداری داد.
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به جبرئیل گفت: "امتم او را می کشند؟"
جبرئیل به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: آری! ای محمد.
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اینان امت من نیستند! از این گروه امتم بیزارم و خدای از آنان بیزار است .
جبرئیل گفت: من هم از آنان بیزارم، ای محمد.
پس پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر فاطمه وارد شد و به او تهنیت گفت و دلداری اش داد. فاطمه گریست و گفت: ای کاش من او را نزاده بودم! کشنده حسین، در آتش است.
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: من بر این، گواهی می دهم، ای فاطمه! او کشته نمی شود، مگر این که فرزندی از او باقی می ماند که امامان هدایتگر پس از او، از نسل اویند....
پس فاطمه(سلام الله علیها) آرام گرفت.(کمال الدین، ح36)
روایت چهارم:
به نقل از زراره، از امام صادق(علیه السلام) در یاد کرد گریه امام زین العابدین(علیه السلام) بر پدرش امام حسین(علیه السلام): جدم به یاد حسین(علیه السلام) که می افتاد، می گریست تا این که اشک، چشمان و محاسنش را خیس می کرد، تا جایی که هر کس ایشان را می دید، از سر ترحم، به گریه او می گریست. (کامل الزیارات، ح219)
روایت پنجم:
امام صادق(علیه السلام): خداوند برای قبر حسین(علیه السلام) چهار هزار فرشته آشفته حال پریشان گماشته مه تا قیامت می گریند.(کافی، 4، 581)
روایت ششم:
امام باقر(علیه السلام): انسیان و جنیان و پرندگان و حیوانات، چنان بر حسین بن علی(علیه السلام) می گریند که اشکشان جاری می شود.(کامل الزیارات، ح212)
روایت هفتم:
امام صادق(علیه السلام): وقتی حسین(علیه السلام) درگذشت، آسمان ها و زمین های هفتگانه و هر چه در میان انهاست، گریه کردند. نیز هر مخلوق پروردگار ما که به بهشت و جهنم می رود، و انچه دیده می شود و آنچه دیده نمی شود، بر حسین(علیه السلام) گریستند. (کافی، 4، 575)
روایت هشتم:
امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: اى زراره آسمان تا چهل روز بر حسین بن على (علیهما السّلام) خون بارید و زمین تا چهل روز تار و تاریک بود و خورشید تا چهل روز گرفته و نورش سرخ بود و کوهها تکه تکه شده و پراکنده گشتند و دریاها روان گردیده و فرشتگان تا چهل روز بر آن حضرت گریستند و هیچ زنى از ما اهل بیت خضاب نکرد و روغن به خود نمالید و سرمه نکشید و موهایش را شانه نزد تا وقتى که سر عبید اللَّه بن زیاد را به نزد ما فرستادند و پیوسته بعد از شهادت آن حضرت چشمان، اشک آلود بود و هر گاه جدّم یاد آن حضرت را مىنمود محاسنش از اشک خیس مىگشت بطورى که هر کس آن جناب را مىدید به حالش ترحّم نموده و از گریهاش به گریه مىافتاد و فرشتگانى که نزد قبر آن حضرت هستند جملگى مىگریند و از گریه ایشان تمام فرشتگان در آسمان و زمین گریه مىکنند، هنگامى که روح مطهّر آن حضرت از کالبد شریفش خارج شد دوزخ فریاد و بانگى زد که نزدیک بود از صداى آن زمین منشق شود و زمانى که روح خبیث عبید اللَّه بن زیاد و یزید بن معاویه از بدن کثیفشان خارج گردید جهنّم جیغى کشید که اگر حق تعالى بوسیله فرشتگان حافظ دوزخ آن را کنترل و حبس نمىنمود تمام موجودات روى زمین از هیبت آن مىسوختند و اگر آتش جهنّم از حق تعالى اذن مىداشت هیچ جنبندهاى را روى زمین باقى نمىگذارد بلکه تمام را مىبلعید منتهى مأمور و اسیر فرمان او است و بدون أمر حق جلّت عظمته حرکتى از آن صادر نمىشود و مع ذلک چند مرتبه بر نگهبانان طغیان کرده تا بالأخره جبرئیل در آنجا حاضر شد و بالش را بر آن زد تا ساکت گردید.
ولى در عین حال از آن تاریخ به بعد بر حضرتش گریه و ندبه کرده و پیوسته بر قاتلین او زبانه مىکشد و اگر حجّتهاى خدا روى زمین نمىبودند آن را واژگون می کرد و لرزشهاى زمین و زلزلهها زیاد نمىشود مگر صرفا در وقت قیامت.
و هیچ چشم و اشکى نزد خدا محبوبتر از چشم و اشکى نیست که بگرید و بر آن حضرت جارى گردد و هیچ گریهکنندهاى نیست که بر آن جناب بگرید مگر آنکه گریهاش به حضرت فاطمه (علیها السّلام) رسیده و آن بانو را یارى مىکند و نیز گریهاش به حضرت رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) رسیده و بدین وسیله حقّ ما را ادا کرده.
و هیچ بندهاى نیست که روز قیامت محشور شود مگر آنکه چشمانش گریان است غیر از گریهکنندگان بر جدّم حضرت حسین بن على (علیهما السّلام) چه آنکه ایشان در حالى که چشمانى روشن و باز دارند محشور مىگردند و آثار سرور و شادى در صورتشان نمایان مىباشد، مردم در فزع و ناراحتى بوده ولى ایشان از هر غم و محنتى در امان هستند، مردم متفرق و پراکنده و مضطرب بوده ولى ایشان در زیر عرش و سایه آن به یاد حسین (علیه السّلام) بوده و در باره آن جناب به گفتن حدیث مشغولند، از ناملایمات و ناراحتیهاى روز حساب هیچ خوف و هراسى ندارند.
به ایشان گفته مىشود: داخل بهشت شوید ولى آنها از ورود به بهشت امتناع نموده و مجلس ذکر حسین (علیه السّلام) را اختیار مىکنند، فرشتگان و حور العین به آنها پیغام مىدهند که ما با ولدان مخلّد مشتاق شما هستیم ولى ایشان از فرط سرور و نشاطى که در مجلسشان دارند سرشان را بالا نکرده و به آنها نمىنگرند.(کامل الزیارات، 1، 80)