عجز بشر از شناخت مقام امیرالمومنین(علیه السلام) در بیانات رهبر انقلاب
دربارهى مقام امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام)، زبانهاى نوع بشر و قدرت تصویر و ترسیم انسانها، عاجز از ارائهى کُنه و حقیقت مطلبند؛ بلکه عاجز از تصور آن مقام شامخ و کُنه عظمت آن بزرگوارند. ما با قیاس به معلومات خودمان مىتوانیم چیزى را بشناسیم و بفهمیم. امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) از مقیاسهاى ما خارج است. او را با ذرع و پیمانهیى که براى سنجیدن انسانها و فضیلتها و محسّنات و زیباییها در اختیار ماست، نمىشود سنجید و اندازه گرفت؛ او بالاتر از این حرفهاست. آنچه که ما مىبینیم، درخشش آن بزرگوار است که به چشم هر انسانى - حتّى دشمنان و مخالفان - مىآید؛ چه برسد به دوستداران و یا شیعیان؛ همچنان که از روات اهل سنت روایت شده که رسول خدا(صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم) فرمود: «علىبنابىطالب یزهر فىالجنّة ککوکب الصّبح لاهل الدّنیا»؛ درخشش امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در بهشت، مثل درخشش ستارهى صبح براى مردم دنیاست؛ نور را مىبینند، درخشش را مىبینند؛ اما ابعاد و جزییات را نمىتوانند درک کنند و ببینند.
رابطه ى ملت ما با امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام)، یک رابطه ى عاشقانه است؛ مسأله، بالاتر از اعتقاد به ولایت و امامت آن بزرگوار است. اعتقاد به ولایت و امامت وجود دارد و جزو جان ماست؛ جزو اولین آموختههاى ما در گاهواره است و انشاءاللَّه تا گور با ما همراه خواهد بود؛ اما عنصر دیگر در رابطه ى ملت ما و امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام)، رابطه ى محبت و عشق است.
آنقدر زیباییها و جلوهها و جاذبهها در آن بزرگوار بسیار است، که دلى که با این جاذبهها آشنا شود، نمىتواند نسبت به آن بزرگوار بىتفاوت بماند. هر کس او را به قدرى که در همین روایات هست، شناخت، دلباختهى او شد. حتّى آن کسانى که امامت آن بزرگوار و ولایت آن حضرت را هم مانند ما قبول نداشته و عقیدهى ما را نداشته باشند، این فضایل و مناقب را که در کتب فریقین آمده است، مىبینند - مخصوص شیعه نیست؛ علماى بزرگ اهل سنت هم این فضایل را آوردهاند؛ و اینها را که مىبینید، در همهى آفاق منتشر شده است - دلباخته و مجذوب امیرالمؤمنین مىشوند. پس مسألهى ما، مسألهى شناخت حقیقت نورانى و عِلوى امیرالمؤمنین نیست، که او را نه مىتوانیم بفهمیم، نه مىتوانیم تصور کنیم، نه راهى داریم براى اینکه او را درک کنیم؛ مگر کسانى که دلشان به نور هدایت و معرفت الهى در آن ابعاد روشن شده باشد؛ اما این مسألهى محبت، مسألهى مهمى است. این ارتباط دوستى و عشق و رابطه ى با امیرالمؤمنین(علیهالسّلام)، یک حقیقت درخشان است. از این حقیقتِ درخشان، ما باید مانند معراجى استفاده کنیم و عروج کنیم؛ و این مىشود. با نردبان محبت مىشود به بالاترین درجات معرفت هم رسید. اصل کار، محبت است.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
1370/10/29
- ۹۲/۱۰/۰۴